معنی فارسی crystallogeny

B2

کریستالوژی، دانش در مورد فرایندهای تشکیل کریستال‌ها و بلورها.

The study of the formation and growth of crystals.

example
معنی(example):

کریستالوژی علمی است که به بررسی نحوه تشکیل کریستال‌ها می‌پردازد.

مثال:

Crystallogeny is the study of how crystals are formed.

معنی(example):

رشته کریستالوژی کاربردهای زیادی در زمین‌شناسی دارد.

مثال:

The field of crystallogeny has many applications in geology.

معنی فارسی کلمه crystallogeny

: معنی crystallogeny به فارسی

کریستالوژی، دانش در مورد فرایندهای تشکیل کریستال‌ها و بلورها.