معنی فارسی cues
B1نشانهها، علامتها یا سیگنالهایی هستند که به ارائه یا فهم اطلاعات کمک میکنند.
Signals or prompts that guide or direct actions or behaviors.
- NOUN
example
معنی(example):
او از نشانههایی که کارگردان داده بود، پیروی کرد.
مثال:
She followed the cues given by the director.
معنی(example):
نشانهها میتوانند به بهبود ارتباط در یک مکالمه کمک کنند.
مثال:
Cues can help improve communication in a conversation.
معنی فارسی کلمه cues
:
نشانهها، علامتها یا سیگنالهایی هستند که به ارائه یا فهم اطلاعات کمک میکنند.