معنی فارسی culla
A2نوعی گهواره یا مکان مخصوص خواب کودکان که معمولاً کوچک و به صورت محصور است.
A small bed or cradle for a baby, often used for sleeping.
- NOUN
example
معنی(example):
بچه به آرامی در کولا خوابید.
مثال:
The baby slept soundly in the culla.
معنی(example):
آنها عروسک را برای نمایش در کولا قرار دادند.
مثال:
They placed the doll in the culla for display.
معنی فارسی کلمه culla
:
نوعی گهواره یا مکان مخصوص خواب کودکان که معمولاً کوچک و به صورت محصور است.