معنی فارسی cullas

B1

اشیاء یا محصولاتی که نامطلوب بوده و باید دور ریخته شوند.

Items that are discarded or deemed unsuitable from a batch of produce.

example
معنی(example):

کشاورزان کالای دورریختنی را از محصولات خوب جدا کردند.

مثال:

Farmers sorted the cullas from the good produce.

معنی(example):

کالاهای دورریختنی کمپوست شدند تا خاک غنی شود.

مثال:

The cullas were composted to enrich the soil.

معنی فارسی کلمه cullas

: معنی cullas به فارسی

اشیاء یا محصولاتی که نامطلوب بوده و باید دور ریخته شوند.