معنی فارسی cumulates

B1

به تدریج جمع آوری و انباشته می‌شود، معمولاً در مورد داده‌ها یا اطلاعات استفاده می‌شود.

To increase or grow progressively, often referring to amounts or data.

verb
معنی(verb):

To accumulate; to amass.

معنی(verb):

To be accumulated.

example
معنی(example):

بهره وام به طور انبوهی در طول زمان افزایش می‌یابد.

مثال:

The interest on the loan cumulatively increases over time.

معنی(example):

با اضافه شدن داده‌های بیشتر، اطلاعات به طور انبوهی در پیچیدگی افزایش می‌یابد.

مثال:

As more data is added, the information cumulatively grows in complexity.

معنی فارسی کلمه cumulates

: معنی cumulates به فارسی

به تدریج جمع آوری و انباشته می‌شود، معمولاً در مورد داده‌ها یا اطلاعات استفاده می‌شود.