معنی فارسی cundums

B1

کوندوم‌ها، جمع خاصی از یک واژه ممکن است که به مجموعه‌ای از اشیاء اشاره دارد.

A plural term that could refer to a collection of specific items or concepts.

example
معنی(example):

کوندوم‌ها در نمایشگاه به نمایش گذاشته شدند.

مثال:

The cundums were displayed in the exhibition.

معنی(example):

جمع‌آوری کوندوم‌ها به یک سرگرمی محبوب تبدیل شده است.

مثال:

Collecting cundums has become a popular hobby.

معنی فارسی کلمه cundums

: معنی cundums به فارسی

کوندوم‌ها، جمع خاصی از یک واژه ممکن است که به مجموعه‌ای از اشیاء اشاره دارد.