معنی فارسی cundite

B1

کوندیت، کلمه‌ای خاص و نادر که در متون ادبی دیده می‌شود.

An unusual word that may appear in specific literary contexts.

example
معنی(example):

کوندیت یک کلمه غیرمعمول است که بسیاری آن را نمی‌شناسند.

مثال:

Cundite is an unusual word that many do not know.

معنی(example):

او از کلمه کوندیت در شعرش استفاده کرد.

مثال:

He used the word cundite in his poem.

معنی فارسی کلمه cundite

: معنی cundite به فارسی

کوندیت، کلمه‌ای خاص و نادر که در متون ادبی دیده می‌شود.