معنی فارسی cundy

B1

کاندی، می‌تواند به شکل خاصی از یک اشیاء زینتی اشاره داشته باشد.

A term possibly referring to a decorative or attractive object.

example
معنی(example):

کاندی پر از تزیینات رنگارنگ بود.

مثال:

The cundy was filled with colorful decorations.

معنی(example):

ما در جشنواره به کاندی نگاه کردیم.

مثال:

We admired the cundy at the festival.

معنی فارسی کلمه cundy

: معنی cundy به فارسی

کاندی، می‌تواند به شکل خاصی از یک اشیاء زینتی اشاره داشته باشد.