معنی فارسی curricling

B1

عمل طراحی یا تنظیم برنامه تحصیلی، که شامل تعیین موضوعات و اهداف آموزشی می‌شود.

The act of outlining or designing a curriculum, including the determination of subjects and learning objectives.

example
معنی(example):

معلم برنامه سال تحصیلی را درحال عرض کشیدن است.

مثال:

The teacher is curricling the program for the school year.

معنی(example):

عرض کشیدن می‌تواند به شناسایی موضوعات کلیدی برای تمرکز کمک کند.

مثال:

Curricling can help identify the key subjects to focus on.

معنی فارسی کلمه curricling

: معنی curricling به فارسی

عمل طراحی یا تنظیم برنامه تحصیلی، که شامل تعیین موضوعات و اهداف آموزشی می‌شود.