معنی فارسی currycomb
A2ابزاری برای شانه کردن و نظافت حیوانات، معمولاً به شکل دندانهدار که کمک میکند کثیفی و موهای مرده را از پوست خارج کند.
A grooming tool with rigid teeth used for cleaning and removing dirt from an animal's coat.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک شانه کثیف برای پیرایش اسبش استفاده کرد.
مثال:
She used a currycomb to groom her horse.
معنی(example):
یک شانه کثیف برای از بین بردن کثیفی از پوست یک حیوان مفید است.
مثال:
A currycomb is handy for removing dirt from an animal's coat.
معنی فارسی کلمه currycomb
:
ابزاری برای شانه کردن و نظافت حیوانات، معمولاً به شکل دندانهدار که کمک میکند کثیفی و موهای مرده را از پوست خارج کند.