معنی فارسی currycombing

B1

عمل استفاده از شانه کثیف برای تمیز کردن پوست حیوانات و از بین بردن کثیفی و موهای مرده.

The action of grooming an animal using a currycomb to clean its coat.

example
معنی(example):

شانه کثیف کردن برای حفظ تمیزی پوست اسب ضروری است.

مثال:

Currycombing is essential for keeping a horse's coat clean.

معنی(example):

فرایند شانه کثیف کردن می‌تواند برای فرد پاک‌کننده و حیوان بسیار آرامش‌بخش باشد.

مثال:

The process of currycombing can be quite relaxing for both the groomer and the animal.

معنی فارسی کلمه currycombing

: معنی currycombing به فارسی

عمل استفاده از شانه کثیف برای تمیز کردن پوست حیوانات و از بین بردن کثیفی و موهای مرده.