معنی فارسی curvesomeness
B1قوس یا خمیدگی، اشاره به ویژگیهایی در بدن یا اشیاء دارد که به شکل منحنی یا گرد هستند.
The quality of being curvy; having an attractive shape with prominent curves.
- NOUN
example
معنی(example):
قوسهای او در جمع او را متمایز کرد.
مثال:
Her curvesomeness made her stand out in the crowd.
معنی(example):
افراد اغلب در هنر و مد قوسها را تحسین میکنند.
مثال:
People often admire curvesomeness in art and fashion.
معنی فارسی کلمه curvesomeness
:
قوس یا خمیدگی، اشاره به ویژگیهایی در بدن یا اشیاء دارد که به شکل منحنی یا گرد هستند.