معنی فارسی curvesome

B1

دارای انحناهای زیبا و خوب، با حس جذابیت.

Having graceful or attractive curves.

example
معنی(example):

لباس دارای طراحی منحنی بود که شکل او را زیبا نشان می‌داد.

مثال:

The dress had a curvesome design that flattered her figure.

معنی(example):

طبیعت خمیده نقاشی تعداد زیادی از علاقمندان را جلب کرد.

مثال:

The curvesome nature of the painting drew many admirers.

معنی فارسی کلمه curvesome

: معنی curvesome به فارسی

دارای انحناهای زیبا و خوب، با حس جذابیت.