معنی فارسی curvometer

B1

کروومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری انحنا و پیوستگی.

A tool used to measure the curvature of objects.

example
معنی(example):

مهندس از یک کُروومتر برای اندازه‌گیری انحنای تیر استفاده کرد.

مثال:

The engineer used a curvometer to measure the curvature of the beam.

معنی(example):

کُروومتر برای طراحی‌های معماری دقیق ضروری است.

مثال:

A curvometer is essential for precise architectural designs.

معنی فارسی کلمه curvometer

: معنی curvometer به فارسی

کروومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری انحنا و پیوستگی.