معنی فارسی cut one's losses
B2کاهش دادن خسارتهای ناشی از یک وضعیت نامناسب یا ناامیدکننده به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر.
To stop investing in a losing endeavor to minimize further losses.
- verb
verb
معنی(verb):
To discontinue something to put a stop to continued losses after facing that it is unlikely it will ever bear fruit
example
معنی(example):
پس از اینکه متوجه شد پروژه در حال شکست است، تصمیم گرفت تا ضررهایش را کاهش دهد.
مثال:
After realizing the project was failing, he decided to cut his losses.
معنی(example):
بهترین کار این است که ضررهایت را کاهش دهی و ادامه بدهی وقتی که چیزی درست کار نمیکند.
مثال:
It's best to cut your losses and move on when something isn't working.
معنی فارسی کلمه cut one's losses
:کاهش دادن خسارتهای ناشی از یک وضعیت نامناسب یا ناامیدکننده به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر.