معنی فارسی daintiness

B2

کیفیت یا حالت ظریف بودن، معمولاً در ارتباط با زیبایی و جذابیت.

The quality of being dainty or delicate.

example
معنی(example):

ظرافت دسر آن را جذاب نشان می‌داد.

مثال:

The daintiness of the dessert made it look appealing.

معنی(example):

ظرافت او در انتخاب‌ها نشان‌دهنده سلیقه‌اش بود.

مثال:

Her daintiness in her choices reflected her taste.

معنی فارسی کلمه daintiness

: معنی daintiness به فارسی

کیفیت یا حالت ظریف بودن، معمولاً در ارتباط با زیبایی و جذابیت.