معنی فارسی daintith
B1حالت یا کیفیت ظریف و زیبا بودن در کارهای هنری و دستی.
Delicateness or finesse, especially in craft or art.
- NOUN
example
معنی(example):
ظرافت خیاطی او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The daintith of her needlework impressed everyone.
معنی(example):
او همیشه در هنرهای دستیاش ظرافت نشان میداد.
مثال:
She always exhibited daintith in her craftsmanship.
معنی فارسی کلمه daintith
:
حالت یا کیفیت ظریف و زیبا بودن در کارهای هنری و دستی.