معنی فارسی dairyman
B1مردی که در صنعت لبنیات کار میکند و مسئول نگهداری و شیر دوشیدنی حیوانات است.
A man who operates or manages a dairy farm.
- noun
noun
معنی(noun):
A man who works in a dairy.
معنی(noun):
A man who delivers dairy products.
example
معنی(example):
مرد لبنیات از گاوها مراقبت میکند و پنیر میسازد.
مثال:
The dairyman takes care of the cows and makes cheese.
معنی(example):
مرد لبنیات از به اشتراک گذاشتن دانش خود درباره کشاورزی لبنی لذت میبرد.
مثال:
The dairyman enjoyed sharing his knowledge about dairy farming.
معنی فارسی کلمه dairyman
:
مردی که در صنعت لبنیات کار میکند و مسئول نگهداری و شیر دوشیدنی حیوانات است.