معنی فارسی dawkin

B1

شخصیتی یا سبکی که نشان‌دهنده سرزندگی و خوشمزگی است.

A character or style that displays liveliness and wit.

example
معنی(example):

گفتگو پر از شوخی‌های داوکی بود.

مثال:

The conversation was full of dawkin humor.

معنی(example):

او یک روش داوکی در روایت داستان‌ها دارد.

مثال:

She has a dawkin way of telling stories.

معنی فارسی کلمه dawkin

: معنی dawkin به فارسی

شخصیتی یا سبکی که نشان‌دهنده سرزندگی و خوشمزگی است.