معنی فارسی dawk

B1

حالت یا صدایی که حاکی از نگرانی یا تنش است.

An expression or sound indicative of tension or concern.

example
معنی(example):

او یک حالت داوک روی صورتش داشت.

مثال:

He had a dawk expression on his face.

معنی(example):

صوت‌های داوک از بیرون حواس‌پرت کننده بودند.

مثال:

The dawking noises from outside were distracting.

معنی فارسی کلمه dawk

: معنی dawk به فارسی

حالت یا صدایی که حاکی از نگرانی یا تنش است.