معنی فارسی daygoing

B1

پیشرفت و انجام وظایف در طی روز، به ویژه در زمینه‌های شغلی.

The act of progressing or completing tasks during the daytime, often related to work.

example
معنی(example):

روز رفتن به معنی پیشرفت در طول روز است.

مثال:

Daygoing refers to making progress during the day.

معنی(example):

او بر روی کارهای روز رفتن تمرکز می‌کند تا بهره‌وری را افزایش دهد.

مثال:

He focuses on daygoing tasks to maximize productivity.

معنی فارسی کلمه daygoing

: معنی daygoing به فارسی

پیشرفت و انجام وظایف در طی روز، به ویژه در زمینه‌های شغلی.