معنی فارسی de-centers
B1غیرمتمرکز میکند، به این معنا که تأکید و تمرکز را از نظرات غالب به سمت دیگر دیدگاهها انتقال میدهد.
Moves the focus away from prevailing ideas or narratives to consider alternative perspectives.
- OTHER
example
معنی(example):
نظریه جدید بهطور مؤثری دیدگاههای سنتی را غیرمتمرکز میکند.
مثال:
The new theory effectively de-centers traditional views.
معنی(example):
این چارچوب روایت غالب را در تاریخ غیرمتمرکز میکند.
مثال:
This framework de-centers the dominant narrative in history.
معنی فارسی کلمه de-centers
:
غیرمتمرکز میکند، به این معنا که تأکید و تمرکز را از نظرات غالب به سمت دیگر دیدگاهها انتقال میدهد.