معنی فارسی de-centring

B1

غیرمتمرکز کردن، به معنای خارج کردن تمرکز از یک نقطه خاص و گسترش دادن دیدگاه‌ها و نظرات است.

The act of moving away from a central point of view to embrace multiple perspectives.

example
معنی(example):

غیرمتمرکز کردن افکار ما می‌تواند به درک وسیع‌تری از مسائل منجر شود.

مثال:

De-centring our thoughts can lead to a broader understanding of issues.

معنی(example):

فرایند غیرمتمرکز کردن در نظریه انتقادی ضروری است.

مثال:

The process of de-centring is essential in critical theory.

معنی فارسی کلمه de-centring

: معنی de-centring به فارسی

غیرمتمرکز کردن، به معنای خارج کردن تمرکز از یک نقطه خاص و گسترش دادن دیدگاه‌ها و نظرات است.