معنی فارسی de-claw
B1عملی انسانی یا پزشکی برای حذف ناخنهای گربهها به حساب میآید.
To remove the claws of a cat.
- VERB
example
معنی(example):
به معنای برداشتن ناخنهای گربه است.
مثال:
To de-claw a cat means to remove its claws.
معنی(example):
بسیاری از مردم این کار را غیرانسانی میدانند.
مثال:
Many people consider it inhumane to de-claw pets.
معنی فارسی کلمه de-claw
:
عملی انسانی یا پزشکی برای حذف ناخنهای گربهها به حساب میآید.