معنی فارسی declawing
B1 /diːˈklɔːwɪŋ(ɡ)/عملی که در آن ناخنهای یک حیوان خانگی به ویژه گربهها برداشته میشود.
The act of removing a cat's claws.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To surgically remove a cats claws; onychectomy.
معنی(verb):
To make harmless.
noun
معنی(noun):
The surgical removal of claws; onychectomy
example
معنی(example):
اخذ ناخنها میتواند منجر به تغییرات رفتاری در گربهها شود.
مثال:
Declawing can lead to behavioral changes in cats.
معنی(example):
بسیاری از دامپزشکان به دلیل خطرات آن از اخذ ناخنها توصیه میکنند.
مثال:
Many veterinarians advise against declawing due to its risks.
معنی فارسی کلمه declawing
:
عملی که در آن ناخنهای یک حیوان خانگی به ویژه گربهها برداشته میشود.