معنی فارسی de-controls
B1گروهی از اقداماتی که به کاهش کنترل بر روی یک سیستم منجر میشود.
Actions that reduce control over a system to improve flexibility or efficiency.
- VERB
example
معنی(example):
تیم بر روی از کنترل خارج کردن سیستم کار کرد تا انعطافپذیری بهتری داشته باشد.
مثال:
The team worked to de-controls the system for better flexibility.
معنی(example):
از کنترل خارج کردنها میتوانند به افزایش کارایی در عملیات منجر شوند.
مثال:
De-controls can lead to increased efficiency in operations.
معنی فارسی کلمه de-controls
:
گروهی از اقداماتی که به کاهش کنترل بر روی یک سیستم منجر میشود.