معنی فارسی de-restricting
B1در حال برداشتن محدودیتها، به ویژه در زمینه اطلاعات یا قوانین.
The act of removing restrictions.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند آزاد کردن اطلاعات پیچیده است.
مثال:
The process of de-restricting information is complex.
معنی(example):
آنها در حال کار بر روی برداشتن برخی از مقررات قدیمی هستند.
مثال:
They are working on de-restricting some old regulations.
معنی فارسی کلمه de-restricting
:
در حال برداشتن محدودیتها، به ویژه در زمینه اطلاعات یا قوانین.