معنی فارسی de-restricts
B1آزاد کردن محدودیتها، به ویژه در زمینه قوانین یا سیاستها.
To remove restrictions or limitations on something.
- VERB
example
معنی(example):
سیاست جدید استفاده از بودجه عمومی را آزاد میکند.
مثال:
The new policy de-restricts the use of public funds.
معنی(example):
دولت برنامه دارد دسترسی به اینترنت را آزاد کند.
مثال:
The government plans to de-restrict access to the internet.
معنی فارسی کلمه de-restricts
:
آزاد کردن محدودیتها، به ویژه در زمینه قوانین یا سیاستها.