معنی فارسی deadhand

C1

فشار یا محدودیتی که توانایی پیشرفت یا خلاقیت را کاهش می‌دهد.

An influence or authority that stifles or restricts progress.

example
معنی(example):

سازمان تحت فشار دست مرده بوروکراسی به سختی فعالیت می‌کرد.

مثال:

The organization struggled under the deadhand of bureaucracy.

معنی(example):

این سیاست مانع نوآوری در شرکت بود.

مثال:

The policy was a deadhand to innovation in the company.

معنی فارسی کلمه deadhand

: معنی deadhand به فارسی

فشار یا محدودیتی که توانایی پیشرفت یا خلاقیت را کاهش می‌دهد.