معنی فارسی deambulatories
B2راهرو یا فضایی برای حرکت، بهویژه بهمنظور راحتی بیماران یا افراد نیازمند به مراقبتهای ویژه.
Passages or hallways that facilitate walking, especially in medical settings.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمارستان چندین راهرو برای آسایش بیماران دارد.
مثال:
The hospital has several deambulatories to accommodate patients.
معنی(example):
راهروها برای حرکت آسان افراد طراحی شدهاند.
مثال:
Deambulatories are designed for easy movement of individuals.
معنی فارسی کلمه deambulatories
:
راهرو یا فضایی برای حرکت، بهویژه بهمنظور راحتی بیماران یا افراد نیازمند به مراقبتهای ویژه.