معنی فارسی deashed

B1

به معنای گرد هم آمده یا جمع شده.

Gathered together or assembled.

example
معنی(example):

ما پس از سفر طولانی گرد هم آمدیم.

مثال:

We deashed after the long journey.

معنی(example):

آنها برای جشن گرد هم آمده بودند.

مثال:

They had deashed for the celebration.

معنی فارسی کلمه deashed

: معنی deashed به فارسی

به معنای گرد هم آمده یا جمع شده.