معنی فارسی deashing
B1دَستنشانکردن به معنی عمل از بین بردن خاکستر است.
The action of removing ashes.
- VERB
example
معنی(example):
دَستنشانکردن پس از آتشسوزی جنگل برای بازیابی زمین اهمیت دارد.
مثال:
Deashing is important after a wildfire to restore the land.
معنی(example):
فرایند دَستنشانکردن میتواند به جلوگیری از فرسایش خاک کمک کند.
مثال:
The process of deashing can help prevent soil erosion.
معنی فارسی کلمه deashing
:
دَستنشانکردن به معنی عمل از بین بردن خاکستر است.