معنی فارسی deblai
B1پاکسازی و تمیز کردن منطقه از زبالهها یا خاک.
To clear a place or area of waste or rubble.
- VERB
example
معنی(example):
آنها بعد از طوفان نیاز به دبلای منطقه داشتند.
مثال:
They needed to deblai the area after the storm.
معنی(example):
تیم برای پاکسازی زبالهها، جاده را دبلای خواهد کرد.
مثال:
The team will deblai the road to clear the debris.
معنی فارسی کلمه deblai
:
پاکسازی و تمیز کردن منطقه از زبالهها یا خاک.