معنی فارسی deblaterate
B1کاهش یا پاکسازی مطالب غیرضروری از یک متن یا گفتگو.
To eliminate unnecessary details from a discussion or text.
- VERB
example
معنی(example):
معلم میخواست جزئیات غیرضروری را از درس حذف کند.
مثال:
The teacher wanted to deblaterate the unnecessary details from the lecture.
معنی(example):
باید ارائهیمان را حذف کنیم تا آن را جذاب نگه داریم.
مثال:
We should deblaterate our presentation to keep it engaging.
معنی فارسی کلمه deblaterate
:
کاهش یا پاکسازی مطالب غیرضروری از یک متن یا گفتگو.
