معنی فارسی debordment
B2خروج یا سرریز شدن، به ویژه در مورد مایعات یا مواد که به طور ناگهانی از یک سطح یا حریم بیرون میریزد.
The act of overflowing or spilling out, particularly referring to liquids or materials that suddenly exceed their boundaries.
- NOUN
example
معنی(example):
خروج ناگهانی آب از رودخانه باعث سیلاب در مزارع نزدیک شد.
مثال:
The debordment of the river caused flooding in the nearby fields.
معنی(example):
خروج ناگهانی محتویات مخزن باعث نشت مواد شیمیایی شد.
مثال:
The debordment of the container led to a spill of the chemicals.
معنی فارسی کلمه debordment
:
خروج یا سرریز شدن، به ویژه در مورد مایعات یا مواد که به طور ناگهانی از یک سطح یا حریم بیرون میریزد.