معنی فارسی deboss
B1 /dɪˈbɒs/عمل فروبردن طراحی یا متن به داخل سطح یک ماده، مانند فلز یا کاغذ، برای ایجاد بافت و عمق.
To create a depressed impression or design on a surface.
- verb
verb
معنی(verb):
To mark or decorate with an indented design or symbol.
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت تا طراحی را بر روی صفحه فلزی فرو ببرد.
مثال:
The artist decided to deboss the design onto the metal plate.
معنی(example):
آنها میخواستند لوگو را برای ظاهری زیباتر فرو ببرند.
مثال:
They wanted to deboss the logo for a more elegant look.
معنی فارسی کلمه deboss
:
عمل فروبردن طراحی یا متن به داخل سطح یک ماده، مانند فلز یا کاغذ، برای ایجاد بافت و عمق.