معنی فارسی debusing

B1

فرایند دوباره بررسی کردن، به خصوص در زمینه‌های فنی و علمی.

The act of reviewing or analyzing something again, often in a technical context.

example
معنی(example):

فرایند دوباره بررسی نیاز به دقت زیادی دارد.

مثال:

The process of debusing requires meticulous attention.

معنی(example):

او ساعت‌ها صرف دوباره بررسی کد برنامه کرد.

مثال:

He spent hours debusing the program's code.

معنی فارسی کلمه debusing

: معنی debusing به فارسی

فرایند دوباره بررسی کردن، به خصوص در زمینه‌های فنی و علمی.