معنی فارسی deburse
B1پرداخت، فرایند تخصیص یا منتقل کردن پول به کسی یا چیزی.
To pay out or distribute funds.
- VERB
example
معنی(example):
بانک پس از تأیید، وجوه را پرداخت خواهد کرد.
مثال:
The bank will deburse the funds after approval.
معنی(example):
شما باید پرداخت را به سرعت انجام دهید.
مثال:
You need to deburse the payment promptly.
معنی فارسی کلمه deburse
:
پرداخت، فرایند تخصیص یا منتقل کردن پول به کسی یا چیزی.