معنی فارسی debunkment

B2

نابودسازی، فرآیند نشان دادن اینکه یک عقیده یا افسانه نادرست است.

The process of exposing the falseness of a belief or myth.

example
معنی(example):

نابودسازی افسانه یک رویداد خبری مهم بود.

مثال:

The debunkment of the myth was a major news event.

معنی(example):

نابودسازی برای درک حقیقت ضروری است.

مثال:

Debunkment is essential for understanding the truth.

معنی فارسی کلمه debunkment

: معنی debunkment به فارسی

نابودسازی، فرآیند نشان دادن اینکه یک عقیده یا افسانه نادرست است.