معنی فارسی decise
B1قاطع، با اعتماد به نفس و بدون تردید.
Having made a decision; resolute and firm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک انتخاب قاطع برای پیروی از علاقهاش کرد.
مثال:
He made a decise choice to follow his passion.
معنی(example):
عمل قاطع او بر روی همه در اتاق تأثیر گذاشت.
مثال:
Her decise action impressed everyone in the room.
معنی فارسی کلمه decise
:
قاطع، با اعتماد به نفس و بدون تردید.