معنی فارسی decompoundable

B2

قابل دی‌کامپوند، به کلمه‌ای اطلاق می‌شود که می‌تواند به اجزای اصلی خود تقسیم شود.

Able to be decomposed into simpler components.

example
معنی(example):

برخی از اصطلاحات پیچیده قابل دی‌کامپوند شدن به بخش‌های ساده‌تر هستند.

مثال:

Some complex terms are decompoundable into simpler parts.

معنی(example):

این نظریه توضیح می‌دهد که کدام کلمات قابل دی‌کامپوند شدن هستند.

مثال:

The theory explains which words are decompoundable.

معنی فارسی کلمه decompoundable

: معنی decompoundable به فارسی

قابل دی‌کامپوند، به کلمه‌ای اطلاق می‌شود که می‌تواند به اجزای اصلی خود تقسیم شود.