معنی فارسی decongestant
B1 /diːkənˈdʒɛstənt/دارویی که برای کاهش احتقان بینی یا برونشها استفاده میشود.
A medication that relieves nasal congestion.
- noun
noun
معنی(noun):
A drug that relieves congestion, e.g. pseudoephedrine.
example
معنی(example):
من از یک داروی ضد احتقان استفاده کردم تا به سرماخوردگیام کمک کند.
مثال:
I took a decongestant to help with my cold.
معنی(example):
پزشک یک داروی ضد احتقان را برای تسکین آلرژی توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended a decongestant for allergy relief.
معنی فارسی کلمه decongestant
:
دارویی که برای کاهش احتقان بینی یا برونشها استفاده میشود.