معنی فارسی deconsecrate

C1 /diːˈkɒnsəkɹeɪt/

از تقدس خارج کردن، به ویژه زمانی که یک مکان مقدس به کاربری غیرمذهبی تبدیل می‌شود.

To remove the sacred status from a place or object.

verb
معنی(verb):

To remove the consecration from a church or similar building

example
معنی(example):

این کلیسا پس از بسته شدن، از تقدس خارج شد.

مثال:

The church was deconsecrated after it closed.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که این مکان را برای توسعه جدید از تقدس خارج کنند.

مثال:

They decided to deconsecrate the site for new development.

معنی فارسی کلمه deconsecrate

: معنی deconsecrate به فارسی

از تقدس خارج کردن، به ویژه زمانی که یک مکان مقدس به کاربری غیرمذهبی تبدیل می‌شود.