معنی فارسی decorousness
C1خصوصیت مؤدبانه و همراه با رفتار مناسب.
The quality of being decorous; proper behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
رفتار مؤدبانه او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The decorousness of her actions impressed everyone.
معنی(example):
او به ادب در زندگی شخصی و حرفهای اهمیت میدهد.
مثال:
He values decorousness in both personal and professional life.
معنی فارسی کلمه decorousness
:
خصوصیت مؤدبانه و همراه با رفتار مناسب.