معنی فارسی decorrugative

B2

غیرچروکی به اقداماتی اطلاق می‌شود که به کاهش چروک‌ها و خطوط ظاهری پوست کمک می‌کند.

Referring to techniques or treatments that reduce or eliminate the appearance of wrinkles.

example
معنی(example):

این درمان اثر غیرچروکی روی پوست او داشت.

مثال:

The therapy had a decorrugative effect on her skin.

معنی(example):

پزشکان در حال مطالعه تکنیک‌های غیرچروکی برای بهبود سلامت پوست هستند.

مثال:

Doctors are studying decorrugative techniques for better skin health.

معنی فارسی کلمه decorrugative

: معنی decorrugative به فارسی

غیرچروکی به اقداماتی اطلاق می‌شود که به کاهش چروک‌ها و خطوط ظاهری پوست کمک می‌کند.