معنی فارسی decrassified
B2نسخهای که زبان آن کاهش یافته و ساده شده است.
A version of text that has been simplified or made less complex.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نسخه سادهشده متن بسیار واضحتر بود.
مثال:
The decrassified version of the text was much clearer.
معنی(example):
تمامی اسناد باید قبل از توزیع ساده شوند.
مثال:
All documents must be decrassified before distribution.
معنی فارسی کلمه decrassified
:
نسخهای که زبان آن کاهش یافته و ساده شده است.