معنی فارسی decream
B1به معنای سادهسازی یا کاستن از وضوح در یک برنامه یا وضعیت است.
To simplify or reduce the complexity of a plan or situation.
- VERB
example
معنی(example):
تیم تصمیم گرفت پروژه بسیار پیچیده را ساده کند.
مثال:
The team decided to decream the overly complicated project.
معنی(example):
ما باید این طرح را ساده کنیم تا وضوح بیشتری داشته باشد.
مثال:
We should decream this plan for better clarity.
معنی فارسی کلمه decream
:
به معنای سادهسازی یا کاستن از وضوح در یک برنامه یا وضعیت است.