معنی فارسی decrassify
B2به معنای سادهسازی یا کاهش غلظت زبان است تا فهم آن آسانتر شود.
To simplify or reduce the complexity of language.
- VERB
example
معنی(example):
او سخت تلاش کرد تا زبان سند را ساده کند.
مثال:
He worked hard to decrassify the language of the document.
معنی(example):
هدف سادهسازی متنهای پیچیده برای فهم آسانتر است.
مثال:
The aim is to decrassify complex text for easier understanding.
معنی فارسی کلمه decrassify
:
به معنای سادهسازی یا کاهش غلظت زبان است تا فهم آن آسانتر شود.