معنی فارسی defogs

B1

از بین بردن بخار یا مه از روی یک سطح شفاف.

To remove fog or condensation from a surface, especially glass.

example
معنی(example):

حرارت از موتور ماشین بخار شیشه جلو را از بین می‌برد.

مثال:

The heat from the car's engine defogs the windshield.

معنی(example):

ما از یک اسپری ویژه برای بخارزدایی آینه حمام استفاده کردیم.

مثال:

We used a special spray to defog the bathroom mirror.

معنی فارسی کلمه defogs

: معنی defogs به فارسی

از بین بردن بخار یا مه از روی یک سطح شفاف.