معنی فارسی defoliage

B1

فرایند ریزش برگ‌ها از گیاهان در فصل‌ها یا شرایط خاص.

The shedding of leaves from a plant, typically in autumn.

example
معنی(example):

ریزش برگ‌های درختان در پاییز مناظر زیبایی را ایجاد می‌کند.

مثال:

The defoliage of the trees in autumn creates beautiful scenery.

معنی(example):

ریزش برگ‌ها در بسیاری از گونه‌ها در ماه‌های سرد شایع است.

مثال:

Defoliage is common in many species during the colder months.

معنی فارسی کلمه defoliage

: معنی defoliage به فارسی

فرایند ریزش برگ‌ها از گیاهان در فصل‌ها یا شرایط خاص.